مراقبت از روان فرزندانمان در ناآرامیهای اجتماعی
ایکنا- بحرانهای جامعه چگونه روان کودکان ما را تحتتأثیر قرار میدهد؟
در ابتدا ما باید یک تعریفی از بحران داشته باشیم. بحران پیشامدی است که بهطور ناگهانی اتفاق میافتد و به یک وضعیت خطرناک و ناپایداری برای گروه یا جامعه منجر میشود، بحران معمولا منجر به وجود آمدن شرایط ناپایداری شده که نیازمند اقدام و ورود به هنگام است.
در شرایط بحرانی ممکن است یک جامعه از ابعاد مختلفی دچار بحران شود و به میزان عظمت و ابعاد بحران، یک طیف اندک یا گستردهای از مردم و سازمانها را تحتتأثیر قرار دهد. علاوه بر این موضوعات بحرانزا یا بحرانخیز نیز تأثیرات مختلفی در شرایط بحرانی میگذارد. برای مثال در جامعه ما با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی و دینی و مذهبی بحرانهای مختلفی که بهوجود میآید اثرگذاری طولانیمدت میگذارند، زیرا سطح آگاهی عمومی نسبت به موضوعات روانشناختی، سلامت روان و بهزیستی اندک است و به عبارت دیگر سطح سواد روانشناختی عمومی پایین و همچنین دسترسی به خدمات، محصولات و متخصصان این حوزه محدود است و یک بحران اجتماعی در چنین جامعهای ادامهدار میشود و تعداد افراد آسیبپذیر در هنگام وقوع بحران افزایش مییابد. توجه به سلامت روان بهویژه در کودکان و نوجوانان در کشورمان در دوران کرونا و مراجعه به متخصصان این حوزه برای رفع مشکلات روحی و روانی افزایش پیدا کرد.
هنگامی که یک بحران اجتماعی در کشور بهوجود میآید متأسفانه والدین نسبت به خطراتی که روان کودکان و نوجوانان خانواده را تهدید میکند، بیتوجه هستند و بسیاری از آنها گمان میکنند، بحران اجتماعی، یکی از مشکلات جدی مرتبط با بزرگسالان است و فرزندانشان این موقعیت بحرانی را درک نمیکنند. این نکته را نباید فراموش بکنیم که در بسیاری از مواقع، فرزندان ما، مسائل و مشکلات را از دریچه نگاه ما مینگرند، آنها در موقعیتهای بحرانی جامعه حتی اگر درک درست و واضحی از پیشامد و وقوع بحران نداشته باشند از طریق اضطراب و نگرانیهای والدین در محیط خانواده، رسانه و فضای مجازی آن را درک کرده و امنیت روانیشان به مخاطره میافتد.
بمباران اطلاعات در فضای مجازی و دسترسی آسان نوجوانان به آن سبب شده است تا در کوتاهترین زمان ممکن و بدون واسطه از به روزترین اخبار و اطلاعات ایران و جهان مطلع شوند. هنگام وقوع یک بحران اجتماعی، تفکر و نوع رفتار و اخلاق هر شخص دستخوش تغییرات میشود و این تغییرات را آنها بهعنوان والد با خود به منزل میبرند و فرزندانشان را تحتتأثیر قرار میدهد و همچنین نمیتوان از تأثیرات اخبار تلویزیون بر روان کودک یا نوجوان در منزل غافل شد. شاید بسیاری از والدین گمان کنند هنگام تماشای تلویزیون، فرزند آنها سرگرم بازی کردن و امور خودشان هستند، در حالی که صداهای محیط پیرامون بهویژه اخبار و تصاویر حتی اگر بهصورت فعالانه شنیده نشود اما وارد سیستم مغزی آنها میشود.
مشکل اصلی زمانی ایجاد میشود که بچهها ظرفیت و درک کافی نسبت به پردازش و تجزیه و تحیل اطلاعات و تصمیمگیری در خصوص درستی یا نادرستی آن را ندارند و از آن جایی که توانایی برطرف کردن مشکلات ذهنی و پاسخگویی به سؤالات ایجاد شده را ندارند دچار اضطراب، نگرانی و ترس میشوند و هیجانات آنها خاموش نمیشود و در قالبهای مختلف مانند رفتارهای ناسازگارانه مانند پرخاشگری، ترس، شب ادراری، وابستگی بیش از اندازه به والدین(چسبندگی)، انزواطلبی و کاهش عملکرد و بازدهی تحصیلی نمود عینی و واقعی پیدا میکند.
ایکنا- در بحرانهای اجتماعی که در جامعه پدیدار میشود چگونه از روان فرزند خود مراقبت کنیم؟
والدین بهعنوان اصلیترین افراد زندگی فرزندانشان، نقش مهم و حیاتی در تأمین امنیت روانی آنها دارند. بنابراین، اگر نسبت به وظایف خود آگاهی و بینش کافی داشته باشند، عوامل تهدیدکننده سلامت روان فرزندانشان را حذف یا کنترل میکنند.
اول باید به این نکته توجه کنیم که کودکان چه در جریان اتفاقات و حوادث اجتماعی پیش آمده باشند یا نباشند، حتما متوجه استرس و اضطراب شما میشوند، والدین الگوی کودکان خود هستند. بنابراین، مدیریت خشم، جرئتورزی و درک شرایط دیگران، مدیریت اضطراب و ترس را در وهله اول آنها از والدین میآموزند.
ما بهعنوان والد و مراقبین اصلی امنیت جسمی و روانی فرزندانمان باید همواره حواسمان به فضای ذهنی و روانی فرزندانمان باشد، آنها را از موضوعات غیر مرتبط و آسیبزا دور نگه داریم و در جهت برقراری ارتباط کیفی با فرزند تلاش کنیم؛ برای مثال در کودکان بالای هفت سال باید این نکته را در نظر داشته باشیم که آنها اخبار را، حتی اخبار دروغ و اشتباه را از دیگران در محیط مدرسه خواهند شنید، پس باید پیش از آن با فرزندانمان صبحت کنیم و آنها را آگاه کنیم.
یکی از اصلیترین روابط بین فردی که منجر به ارتقای سلامت روان انسان میشود، ارتباط کیفی و سالم با اعضای خانواده است. براساس تحقیقات انجام شده، فرزندانی که به شکل کلامی یا غیر کلامی دارای تجربه ارتباط کیفی با والدین خود هستند، در بسیاری از زمینهها عملکرد موفقیتآمیزی از خود به نمایش میگذارند. بنابراین، برقراری یک ارتباط سالم و کیفی با فرزندان سبب ارتقای سلامت روان آنان میشود.
ماحصل رابطه خوبی که با فرزندانمان برقرار میکنیم، فراهم آوردن فضای مناسب برای گفتوگوی دو نفره یا خانوادگی است و در این گفتمان فرزندان میتوانند دغدغهها، نگرانیها و ترسها و نظرات خود را نسبت به بحرانها و مشکلات پیش آمده در جامعه و محیط پیرامونشان با والدین مطرح کنند.
صداقت و بیان حقایق و واقعیتهای موجود از سوی والدین با درنظر گرفتن ظرفیت روانی و سطح درک فرزند در ضمن گفتوگو اعتماد فرزندانشان را جلب میکند، بسیاری از والدین تصور میکنند با پنهان کردن وقایع و دروغگویی به آنها میتوانند از کودکان خود مراقبت کنند، در حالی که صداقت آنها در گفتوگو تأثیرگذاری بیشتری بر روی فرزندانشان میگذارد و به آرامش روانی آنها کمک شایانی میکند. در این گفتمان تلاش کنید تا خشم، ترس و غم فرزندانتان را بهطور کامل بشنوید و سپس بدون هیجانات شتابزده برای فرزندتان، پاسخگوی سؤالات او باشید.
ایکنا- با توجه به این نکته که به آن اشاره کردید این پرسش مطرح میشود که آیا والدین میتوانند تمام وقایع اجتماعی را فارغ از درک شرایط و سن فرزندانشان برای آنها بازگو کنند؟
خیر. در بسیاری از مواقع نیازی نیست که والدین به توضیح در مورد تمام موضوعات و مشکلات زندگی بپردازند، اما این اطمینان را به او بدهید که هر سؤالی داشته باشد میتواند از شما بپرسد و شما به او پاسخ خواهید داد. تمامی این نکات و راهکارها به جهت مراقبت و حفظ و ارتقای سلامت روان افراد است پس وجود فضایی برای تعامل، گفتوگو و همدلی و وجود سیستم حمایتی میتواند مانند یک عامل کنترلکننده اضطراب و استرس عمل کند.
یکی دیگر از فاکتورهایی که در ایجاد تنش و اضطراب برای کودکان بالای هفت سال دخالت دارد، تماشا یا شنیدن اخبارهای تلویزیون است. والدین باید مراقب این امر باشند، برای مثال میتوانند در خانه قانون بگذارند: «مشاهده اخبار برای بزرگسالان است» و هنگام اخبار آنها را در اتاق دیگری مشغول کنید. یا اگر نمیتوانید با هر بهانه یا ابزاری کودک خود را هنگام اخبار دیدن سرگرم بازی کنید، به ناچار باید خودتان را از دیدن اخبار محروم کنید و در زمان استراحت یا خواب فرزندتان به تماشای اخبار بپردازید.
کودکان از لحاظ جسمی و روانی آسیبپذیرترند. بنابراین، در هنگام ناآرامیهای اجتماعی کشور، کودکان را در مکانهایی که احتمال خشونت و درگیری وجود دارد، با خود همراه نکنید. نگذارید کودکان در معرض دیدن صحنههای خشونتآمیز، مرگ و فجایع باشند.
ایکنا- آموزش و پرورش چه نقشی در مراقبت و تأمین امنیت روانی دانشآموزان دارد؟
مدرسه بهخصوص در کشور ما مثل خانه دوم تلقی میشود و بخش عمدهای از تغذیه ذهنی و روانی فرزندانمان در مدرسه شکل میگیرد. انتخاب مدرسه مناسب بر عهده والدین است که باید با دقت و حساسیت بیشتری موقعیت جغرافیایی و محیط آموزشی مدرسه فرزندان خود بررسی کرده و سپس برای ثبتنام آنها اقدام کنند.
محیط مدرسه هم میتواند نگرانیها و ترسهای کودکان و نوجوانان را بهویژه در شرایط تنشزا و پر التهاب جامعه تشدید کند و هم میتواند در مقابل محیطی آرامبخش و برطرفکننده آسیبهای روانی فرزندانمان باشد.
در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی و فلسفه برای دانشآموزان در آموزش و پرورش مطرح و از اهمیت ویژهای برخوردار شده است و خوشبختانه توجه بسیاری به آن شده است. دروس مهارتهای دهگانه زندگی به ابزارها و ملزومات اصلی موفقیت دانشآموزان در زندگی فردی و اجتماعی میپردازد، یکی از این مهارتهای دهگانه، مهارت مقابله با هیجانات منفی و مدیریت استرس است.
تحقیقات علمی نشان داده است، دانشآموزانی که مهارتهای دهگانه زندگی را در محیط مدرسه کسب میکنند در مقایسه با سایر همسالان خود که تحت آموزش مهارتها قرار نگرفتند در بسیاری از موقعیتها، عملکرد مناسبتری از خود به نمایش گذاشتند. دروس فلسفه برای دانشآموزان سبب اصلاح طرز تفکر و جریان فکری شده آنها را به سمت تصمیمگیریهای عاقلانه و منطقی در زندگیشان سوق میدهد. کلیه این موارد میتواند در محیط مدرسه اتفاق افتد و خودمراقبتی دانشآموزان را افزایش دهد.
ایکنا- راهکارهای مقابله با ناامنی روانی کودکان چیست؟
والدین بهعنوان مراقبان اصلی مهمترین نقش را در برقراری امنیت روانی فرزندانشان دارند. در سالهای اخیر مفاهیمی همچون تابآوری، انعطافپذیری و گشودگی نسبت به تغییرات بیش از پیش در بین روانشناسان و متخصصان این حوزه مطرح میشود؛ به علت تغییرات سریع در محیط اطرافمان نمیتوان این انتظار را داشت که جهان و محیط اطرافمان همواره بر روی یک مدار صاف بچرخد و این ما هستیم که باید در برابر تغییرات منعطفتر عمل کنیم. بنابراین، باید یادگیری مفهوم انعطافپذیری در سنین کودکی با تدابیر مختلف برای فرزندمان انجام شود و آنها بهصورت یک تمرین و سرمایه روانشناختی همواره همراه خود داشته باشند.
بهطور کلی آموزش و افزایش سطح آگاهی اگر از همان سنین پایین انجام شود فرزندان ما را در برابر مشکلات و آسیبهای فردی و اجتماعی بیمه میکند و در برخی موارد منجر به پیشگیری از بحران میشود.
ایکنا- چگونه این سرمایه روانشناختی را در کوله پشتی فرزندانمان قرار بدهیم؟
در ابتدا والدین بهعنوان بزرگسالان بالغی که مسئولیت بزرگی در خانواده به عهده دارند در خصوص یادگیری و ایجاد و بهکارگیری مهارتها فردی و اجتماعی، افزایش سطح دانش و اطلاعات و توانمندیهای روانشناختی و حفظ این سرمایهها گام بردارند و تلاش کنند. فرزندان آینه رفتارها و سبک زندگی والدینشان هستند.
پس نتیجه رشد والدین در رشد و توسعه فرزندانشان نمود پیدا خواهد کرد. در گام دوم میتوان از منابع مختلفی همچون کتاب، دورههای آموزشی و مربیان مهارتهای زندگی و روانشناسان کودک کمک گرفت تا طی یک فرایند آهسته و پیوسته به این ابزارها مجهز شوند.
گفتوگو از محدثه نعیمی فرد
نظر شما :