عوامل روانشناختی زمینه ساز در بیماریهای قلبی عروقی

۲۶ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۷:۵۸ کد : ۳۸۰۸۷ آخرین مقالات
تعداد بازدید:۹۹۱
گذار سریع سلامت، تغییرات جمعیتی، فرایند افزایش سن و تغییرات سریع شیوه زندگی همراه با تحولات اقتصادی-اجتماعی منجر به روند رو به افزایش ابتلا، ناتوانی و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری­های غیر واگیردار از جمله مشکلات قلبی­ عروقی شده است . بیماریهای قلبی عروقی با ۱۷ میلیون مرگ در سال به عنوان مهم ترین عامل مرگ‌ومیر در جهان معرفی شده­ اند .....
عوامل روانشناختی زمینه ساز در بیماریهای قلبی عروقی

عوامل روانشناختی زمینه ساز در بیماریهای قلبی عروقی

آنچه در این مقاله می خوانیم:

  • ماهیت بیماریهای قلبی عروقی
  • شیوع بیماریهای قلبی عروقی
  • روانشناسی و بیماریهای قلبی عروقی
  • عوامل زمینه ساز  بیماریهای قلبی عروقی
  • پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی

----------------------------------------------------------------------------------

ماهیت بیماریهای قلبی عروقی

گذار سریع سلامت، تغییرات جمعیتی، فرایند افزایش سن و تغییرات سریع شیوه زندگی همراه با تحولات اقتصادی-اجتماعی منجر به روند رو به افزایش ابتلا، ناتوانی و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری­های غیر واگیردار از جمله مشکلات قلبی­عروقی شده است (ردی، ۲۰۰۲). بیماریهای قلبی عروقی با ۱۷ میلیون مرگ در سال (دیندجوک و همکاران، ۲۰۱۱؛ دکرز و همکاران، ۲۰۱۷) به عنوان مهم ترین عامل مرگ‌ومیر در جهان معرفی شده­اند (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۱۷؛ رومرو، ۲۰۱۷). بیماریهای قلبی ­عروقی شامل بیماری های سیستم عروقی هستند که بر خون رسانی قلب، مغز و نواحی محیطی بدن اثر می گذارند (کاپول، ۲۰۰۹). در این میان بیماری عروق کرونر قلب یکی از شایع ترین این دسته از بیماری هاست. این بیماری ناشی از تنگی و انسداد شرایین کرونری است که خون پر از اکسیژن را به قلب می رسانند. عروق خونی به دلیل پلاک هایی که در  یک بیماری به نام آترواسکلروز (تصلب شرایین) به وجود می آید تنگ می شوند. انسداد در صورتی رخ می دهد که از پلاک ها یا پلاکت های خون یک لخته ایجاد شود، در شریان گیر کند و مانع جریان خون شود (مندیس، پوسکا و نوروینگ،۲۰۱۱).

شیوع بیماریهای قلبی عروقی

طبق گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از هر ۸۱۲ مورد مرگ‌ومیر در ایران ۳۰۳ مورد ناشی از بیماریهای قلبی  عروقی است (شفیعی، بابایی و نظری، ۱۳۹۲). در ایران مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری ها در فاصله سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۵ از ۲۷ درصد به ۳۷ درصد افزایش یافته است (پورقانع و همکاران، ۱۳۹۲). یافته های دیگر نشان می دهند بیماریهای قلبی عروقی اولین علت مرگ‌ومیر در ایران با ۳/۳۹ درصد از کل مرگ‌ومیرها می باشند که از این میان ۵/۱۹ درصد مربوط به حمله قلبی، ۳/۹ درصد ناشی از سکته مغزی، ۱/۳ درصد مربوط به فشار خون بالا و باقی آن مربوط به سایر بیماریهای قلبی عروقی است (سماوات و همکاران، ۱۳۹۲؛ به نقل از رضابیگی و همکاران، ۱۳۹۵). در همین راستا بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی، ۳/۴۱ درصد از کل مرگ های سال ۲۰۰۵ در کشور ایران ناشی از بیماری عروق کرونر بوده است و پیش بینی می شود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۸/۴۴ درصد نیز برسد (نوری سعید و همکاران، ۱۳۹۴).

بیماری های قلبی عروقی در بررسی میزان شیوع عوامل خطرساز بیماری های قلبی عروقی در ایران نتایج نشان داد ۷/۹۶ درصد از افراد ۶۴-۱۵ سال حداقل یک عامل خطر برای ابتلا به این بیماری ها داشتند. در این میان ۶/۲۱ درصد از افراد گروه سنی ۴۴-۱۵ سال و ۹/۵۲ درصد افراد در گروه سنی ۶۴-۴۵ سال، حداقل ۳ عامل خطر را در این ارتباط نشان دادند (سماواتی و همکاران، ۱۳۹۲؛ به نقل از رضابیگی و همکاران، ۱۳۹۵).

به طور کلی می توان گفت بیماری های قلبی عروقی از اختلالات مزمن در حال پیشرفت در طول زندگی هستند و به طور معمول تا مرحله پیشرفته که زمان رخداد علائم است، شناسایی نمی شوند. اگرچه میزان مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری ها در دهه های اخیر کاهش یافته است، اما همچنان عامل حدود یک سوم مرگ‌ومیرها در سنین بالاتر از ۳۵ سال هستند و هر سال باعث مرگ ۱۷ میلیون نفر در جهان می شوند. پیش بینی می شود اگر تا سال ۲۰۲۰ اقدام پیشگیرانه مناسبی صورت نگیرد، این تعداد به ۸/۲۴ میلیون نفر نیز افزایش خواهد یافت (گو و همکاران، ۲۰۱۴).

روانشناسی و بیماریهای قلبی عروقی

بیماریهای قلبی عروقی علاوه بر سلامت جسمی بیماران بر ارتباطات اجتماعی، الگوی زندگی، فضای خانوادگی، شغل و سطح درآمد آن‌ها نیز تأثیر گذار هستند. در همین راستا نتایج نشان می دهد بیماری های قلبی عروقی تأثیرات آسیب شناختی زیادی بر ابعاد گوناگونی از سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی فرد دارد (هافمن، آدامز و کلانو، ۲۰۱۸؛ مهدوی و منشی، ۱۳۹۵).

ارتباط بین سلامت روان‌شناختی و بیماریهای قلبی عروقی پیچیده است و این ارتباط می تواند به صورت مستقیم (تاثیر بر سیستم ایمنی بدن) و یا غیر مستقیم (تاثیر بر رفتار) باشد (والی، تامپسون و تیلور، ۲۰۱۴). به همین دلیل بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات قلبی عروقی دامنه وسیعی از درمان­های روان‌شناختی را به منظور کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و یا رفتارهای ناسازگار (مانند مصرف سیگار و الکل) دریافت می کنند که این امر می تواند به سلامت روان‌شناختی و قلبی عروقی افراد کمک نماید (والی، تامپسون و تیلور، ۲۰۱۴). تمام درمان های روان‌شناختی در این حوزه بر چهار فرض اساسی تاکید دارند. فرض اول این است که بیماریهای قلبی  عروقی و همچنین درمان های پزشکی و جراحی مربوط به این بیماری­ها، به عنوان یک منبع استرس در نظر گرفته می شوند. فرض دوم این است که ویژگی­های روان‌شناختی می­توانند در ایجاد و یا تشدید بیماریهای قلبی عروقی نقش داشته باشند. فرض سوم مطرح می­کند که مشکلات روان‌شناختی می توانند رفتارهای تهدیدکننده سلامت را افزایش دهند و در نهایت نیز فرض چهارم در این مورد است که درمان های روان‌شناختی می توانند چنین رفتارهای ناسازگاری را اصلاح نمایند. این امر می تواند در زمینه پیشگیری و یا درمان مشکلات قلبی عروقی نقش مهمی داشته باشد (والی، تامپسون و تیلور، ۲۰۱۴).

بیماران اغلب به دنبال بیماری عروق کرونر مشکلات متعددی مانند درد، اضطراب، افسردگی، تظاهرات روانی شدید، از بین رفتن امنیت کاری، کاهش فعالیت های تفریحی، اختلال در روابط بین فردی، اختلال در ایفای نقش­های خانوادگی و در نتیجه سازگاری غیر مؤثر با بیماری را تجربه می کنند (مومنی، رضایی و معینی، ۱۳۹۲؛ زویدرسما، تامبز و دی جانگ، ۲۰۱۱؛ هافمن، آدامز و کلانو، ۲۰۱۸). هر کدام از این پیامدها سبب وخامت بیشتر وضعیت جسمی و روانی فرد می شود که پیامد آن ناتوانی در همه عرصه های زیستی روانی و اجتماعی خواهد بود (داهال، منون و جیسوریا، ۲۰۱۷). در همین راستا نتایج نشان می دهد عوامل متعددی نظیر اضطراب و افسردگی، استرس­های اجتماعی، تعارض و رفتار خصمانه می توانند به انقباض نابهنجار کرونری، افزایش انسداد شریان کرونری، بی نظمی های بدخیم ضربان قلب و درنتیجه به ناتوانی قلب منجر شوند (چیدا و استپتو، ۲۰۰۹).

در زمینه تبیین ارتباط بین بیماری و پیامدهای منفی آن که می تواند به وخیم شدن شرایط بیمار منجر شود، یافته ها نشان می دهد مشکلات قلبی عروقی به عنوان یک رویداد استرس زا، بیماران مبتلا را تحت تأثیر قرار می دهند (چانگا، برگرب و راد، ۲۰۰۸). مفهوم استرس به بروز یک حادثه تهدیدآمیز و ارزیابی شناختی شخص از منابع موجود در مقابله با آن حادثه اشاره دارد (تانکی و همکاران، ۲۰۰۸). استرس می­تواند باعث توقف کوتاه دمدت انتقال جریان خون به قلب شود که در این حالت آنژین صدری ایجاد خواهد شد. همچنین استرس می تواند باعث افزایش فشار خون شود (سارافینو، ۲۰۰۲؛ ترجمه میرزایی و همکاران، ۱۳۹۲). فشار خون علامت آشکار ندارد اما وجود آن نشان دهنده این است که قلب بیشتر از حد معمول کار می کند. فشار خون بالا احتمال تصلب شرایین را بالا می برد و باعث تنگی و سختی شریان ها می شود. این شرایط افزایش خطر لخته شدن خون را در شریان در پی دارد و در نهایت منجر به حمله قلبی می شود (سارافینو، ۲۰۰۲؛ ترجمه میرزایی و همکاران، ۱۳۹۲). در واقع لخته ی تشکیل شده می تواند سرخرگ را مسدود کند و اگر این سرخرگ از سرخرگ های کرونری باشد، این انسداد می تواند منجر به حمله ی قلبی شود (قاب و همکاران، ۲۰۰۳). به طور کلی استرس می تواند زمینه ساز تغییرات ناکارآمد قلبی عروقی شود و فرد را مستعد این گونه بیماری ها کند. نتایج در این زمینه نشان می دهد در خون افرادی که استرس زیادی را تجربه می کنند، سطوح بالایی از پلاکت­های فعال شده و LDL وجود دارد (اکبری، علیلو و اصلان آبادی، ۱۳۸۸).

بیماری های قلبی عروقی بیشترین شواهد برای ارتباط بین اختلال های روان‌شناختی و مشکلات قلبی عروقی در زمینه وجود افسردگی و پیامدهای منفی آن برای بیماران است (داهال، منون و جیسوریا، ۲۰۱۷؛ رومرو، ۲۰۱۷). نتایج نشان می دهد شیوع نشانه های افسردگی اساسی پس از حمله قلبی، ۲۰/۰ و نشانه های خفیف افسردگی نیز ۷ تا ۳۱ درصد است (تامبز و همکاران، ۲۰۰۶). افسردگی همراه با مشکلات قلبی عروقی می تواند ۵/۱ تا ۲ برابر سایر افراد با پیامدهای وخیم حمله قلبی مانند مرگ و یا حمله مجدد همراه باشد (بارس، شوماخر و هرمان لینگن، ۲۰۰۴؛ نیکولسون، کوپرو همینگوی، ۲۰۰۶). به طور کلی افسردگی در بیماران با مشکلات قلبی عروقی با بستری طولانی مدت، پیامدهای عملکردی ضعیف تر، مشکلات بیشتر پیش از عمل، کیفیت زندگی وابسته به سلامت ضعیف تر، پیشرفت بیماری انسداد عروق، افزایش میزان بستری مجدد و مرگ‌ومیر همراه است (هافمن، آدامز و کلانو، ۲۰۱۸؛ هافمن، ۲۰۱۳).

در تبیین ارتباط افسردگی و وخیم شدن شرایط بیماری نتایج نشان می دهد افسردگی منجر به تحریک خودکار و بیش­فعالی محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- فوق­کلیه می شود که این امر افزایش تجمع کورتیزول و فقدان تغییرات روزانه در سطوح کورتیزول را در پی دارد (برانوالد، ۲۰۱۲). افزایش کورتیزول اثرات منفی بر پوشش داخلی سرخرگ کرونر گذاشته و نقش مهمی در رشد پلاکت­های خونی بازی می کند (پیتر و همکاران، ۲۰۰۹).

 در زمینه اضطراب نیز نتایج نشان می دهد ۳۰ تا ۴۰ درصد افراد مبتلا به مشکلات قلبی عروقی، سطوح بالایی از اضطراب را تجربه می کنند (روئست و همکاران، ۲۰۱۰). اضطراب می تواند به عنوان زمینه ساز بروز مشکلات قلبی عروقی و یا به عنوان پیامد این مشکلات وجود داشته باشد (ژانگ و همکاران، ۲۰۱۷). به طور کلی نتایج نشان می دهد اضطراب می تواند منجر به پیش آگهی منفی مانند مرگ‌ومیر و یا بازگشت مجدد بیماری های قلبی عروقی شود (سلانو و همکاران، ۲۰۱۵). مکانیسم تاثیرگذاری اضطراب نیز مانند افسردگی است. در واقع اضطراب نیز باعث افزایش ترشح میزان هورمون های غدد فوق کلیوی (اغلب اپی­نفرین) وکورتیزول می شود که همراه با افزایش جریان خون در زمان تنش می تواند سبب آسیب سطح پوششی سرخرگ شود (بام، ۲۰۰۶).

عوامل زمینه ساز  بیماریهای قلبی عروقی

عوامل زمینه ساز به معنای رفتارها یا شرایطی هستند که احتمال ابتلای به یک بیماری را افزایش می دهند. عوامل زمینه ساز بروز مشکلات قلبی عروقی را می توان از دو دیدگاه بررسی کرد. دیدگاه اول به بررسی عوامل زمینه ساز ارثی و اکتسابی می پردازد. در این میان عوامل خطر ارثی قابل تغییر نیستند، اما با این حال با تغییر شیوه زندگی و مراقبت های بهداشتی درمانی می توان از میزان تاثیر این عوامل کم کرد. عوامل زمینه ساز اکتسابی به نوع فعالیت ها و رفتارهایی که افراد در زندگی خود انجام می دهند اشاره دارند. این عوامل با تغییر شیوه زندگی و مراقبت پزشکی قابل حذف یا کنترل هستند.

دیدگاه دوم عوامل زمینه ساز بیماری را از جنبه قابل اصلاح و غیرقابل اصلاح بودن بررسی می کند. از جمله عوامل زمینه ساز غیرقابل اصلاح در ارتباط با بیماریهای قلبی عروقی می توان به وجود سابقه خانوادگی در زمینه بیماری های قلبی ­عروقی، وجود سابقه خانوادگی در زمینه بیماری فشار خون، دیابت نوع ۲، اختلال­های چربی خون شامل LDL بالا و HDL پایین و افزایش سن اشاره کرد (سموات و همکاران، ۱۳۹۱؛ کولانتونیو و همکاران، ۲۰۱۶؛ باناچ و همکاران، ۲۰۱۶). در زمینه ارتباط بین افزایش سن و مشکلات قلبی عروقی نتایج نشان می دهند با افزایش سن و به ویژه بعد از ۷۵ سالگی تغییرات عمده­ای در عملکرد ارگان­های بدن به وقوع می­پیوندد (نورت، ۲۰۱۲). این تغییرات باعث سختی، افزایش ضخامت و تنگی عروق می­شوند (دلیری و ذاکری­مقدم، ۱۳۹۵). از جمله عوامل زمینه­ساز قابل اصلاح نیز می­توان به مصرف دخانیات، مصرف قرص­های پیش­گیری از بارداری، اضافه وزن و چاقی، فشار خون بالا و دیابت، استرس، عدم فعالیت بدنی کافی و تغذیه نامناسب اشاره کرد (سموات و همکاران، ۱۳۹۱؛ گو و همکاران، ۲۰۱۴؛ شافلت و مرز، ۲۰۰۹؛ استوارت، ۲۰۱۷). در زمینه ارتباط عوامل زمینه­ساز قابل اصلاح با بیماریهای قلبی ­عروقی مشخص شده است استعمال دخانیات خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر را تا ۸۰ درصد افزایش می­دهد (آمبروز و باروا، ۲۰۰۴). همچنین چاقی از عوامل بسیار مهم بیماریهای قلبی ­عروقی است که با چندین عامل خطر اصلی از جمله دیابت نوع ۲، افزایش فشار و چربی خون ارتباط دارد. چاقی خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر قلب را ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش می­دهد (کپول و همکاران، ۲۰۰۹).

نتایج نشان داده­اند شایع­ترین عامل خطر بیماریهای قلبی ­عروقی در ایران استرس روزانه  (۷۵/۷۱ درصد) و سپس عدم فعالیت فیزیکی (۷۵/۶۲ درصد) هستند (رضابیگی و همکاران، ۱۳۹۵). همچنین نتایج نشان داده­اند ویژگی شخصیتی نوروزگرایی و سبک مقابله اجتنابی نیز می­توانند با افزایش میزان این بیماری­ها همراه باشند (خانجانی، فاروقی و یعقوبی، ۱۳۸۹).

لازم به ذکر است هر چند وجود یک یا چند عامل زمینه­ساز در یک فرد لزوماً به معنای ابتلا به بیماری قلبی­عروقی نیست و همچنین کنترل یک عامل خطر به معنای عدم ابتلای به این بیماری­ها نمی­باشد، اما کنترل عوامل زمینه­ساز می­تواند خطر بیماری را به حداقل برساند و سرعت پیشرفت بیماری و عوارض آن را کنترل کند (چیوو، ۲۰۰۸؛ جاستین تورک و حاکیم، ۲۰۱۳).

پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی

طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی (۲۰۱۶) به طور تقریبی ۷۵ درصد از موارد ابتلا به بیماریهای قلبی ­عروقی قابل پیشگیری هستند. در این زمینه نتایج نشان می­دهد رژیم غذایی بیشترین تاثیر را بر عوامل زمینه­ساز قابل کنترل از جمله چربی خون بالا، فشار خون بالا، چاقی و دیابت دارد (اردمن، ۲۰۰۰). همچنین تغییر سبک زندگی از غیرفعال به فعال نیز خطر بیماری عروق کرونر را تا ۳۰ کاهش می­دهد (کپول و همکاران، ۲۰۰۹). در همین راستا سازمان بهداشت جهانی برای پیشگیری از این دسته از بیماری­ها، حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی با شدت متوسط در اغلب روزهای هفته را توصیه می کند (گروندی و همکاران، ۲۰۰۵). نتایج مطالعات انجام شده در ایران نیز نشان دهنده تاثیر مناسب آموزش سبک زندگی سازگار بر میزان کلسترول خون، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نیز مصرف سیگار بوده است (رحمتی، غفارپسند و غلامی، ۱۳۹۳). به طور کلی می­توان گفت ۸۰ تا ۹۰ درصد مرگ های زودرس ناشی از بیماریهای قلبی عروقی با اصلاح سبک زندگی قابل پیشگیری هستند (کپول و همکاران، ۲۰۰۹).

نتیجه گیری

با توجه به مطالب ذکر شده می توان گفت بیماریهای قلبی عروقی به عنوان مهم ترین عامل مرگ‌ومیر در دنیا و در ایران با زمینه های مختلف روان‌شناختی از جمله استرس، افسردگی، اضطراب و ویژگی های شخصیتی مانند نوروزگرایی در ارتباط هستند. مؤلفه های روان‌شناختی می توانند به عنوان عوامل زمینه ساز و همچنین به عنوان پیامدهای بیماریهای قلبی عروقی در نظر گرفته شوند. همچنین مشخص شد فرایندهای روان‌شناختی هم به صورت مستقیم (تاثیر بر فرایندهای فیزیولوژیکی) و هم به صورت غیر مستقیم (تاثیر بر رفتار و سبک زندگی) با  این دسته از بیماری ها در ارتباط هستند. مدیریت این فرایندهای روان‌شناختی می تواند در کاهش زمینه های ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و همچنین کاهش پیامدها و پیش آگهی منفی آن‌ها مؤثر واقع شود. در پایان  می توان گفت موارد ذکر شده و نتایج پژوهش های مختلف نشان از نقش روانشناسی در پیشگیری، درمان و کاهش آثار مشکلات قلبی عروقی به عنوان بزرگترین مشکل سلامتی در جهان است.

علی رسولی- دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت دانشگاه خوارزمی

دکتر شهرام محمدخانی- دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی

کلید واژه ها: بیماری های قلبی عروقی مشکلات روانشناختی بیماری های غیر واگیر دار عروق خونی بیماری های قلبی مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

آخرین ویرایش۰۱ شهریور ۱۴۰۲

( ۲ )

نظر شما :